شب هاي رحمت
اين روزها و شبها تقريبا ماه رمضون داره به پايان خودش نزديك ميشه . شبهاي پربركت قدررو پشت سر گذاشتيم ... شب نوزدهم كه پسر گلم بعد از افطار خوابيد و من از تلويزيون مراسم احيا رو از حرم مطهر امام رضا (ع) انجام دادم . شب بيست و يكم خونه خاله جون بوديم و بعد ا افطار بنا به سنت هر ساله مراسم احيا برگزار شد اما تو خواب بودي و تقريبا آخراي مراسم بيدار شدي و تا سحر نخوابيدي . شب بيست و سوم هم پارك آزادگان همه ساله مراسم رو برگزار ميكنه ما هم رفتيم اونجا شما عزيز و هستي مامان يه كم با بابايي بازي كردي و بابايي واست بادبادك و موبايل خريد ولي بازم بي قراري كردي و رفتيم خونه تا راحت بخوابي .... اميدوارم وقتي بزرگ شدي قدر شب هاي قدر رو بدوني .ف...
نویسنده :
مامان
11:10